محل تبلیغات شما

در دل کوه غروب بر سر قله دور
قلعه ای از فولاد قد کشیده سوی نور
کسی از این همه مرد
دستی از این همه دست
فاتح قلعه نشد نه به تدبیر و نه زور

روح من آن کوه است
دلم آن قلعه سخت
که ندارد به درون ترس شکست
هر دم از جوشش خشم
یا غم و کینه و مهر
میرود برج دلم دست به دست
آه ای عشق و امید ، ای فاتح
فتح کن قلعه فولاد دلم
دلم از کینه و نفرت پوسید
برس ای عشق بفریاد دلم

روح من آن کوه است
دلم آن قلعه سخت
که ندارد به درون ترس شکست
هر دم از جوشش خشم
یا غم و کینه و مهر
میرود برج دلم دست به دست
آه ای عشق و امید ، ای فاتح
فتح کن قلعه فولاد دلم
دلم از کینه و نفرت پوسید
برس ای عشق بفریاد دلم

نمیگذرد این روزگار تلخ تر از زهر...

دلم از کینه و نفرت، پوسید...

این همه بی پنجره.... این همه بی خاطره...

ای ,کینه ,قلعه ,دلم ,عشق ,فولاد ,کینه و ,ای عشق ,از کینه ,و مهرمیرود ,و کینه ,قلعه فولاد دلمدلم ,قلعه سختکه ندارد

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

شهید حسین ولایتی فر